Thursday, June 9, 2011

خاطرات ساده ... بسیار سفر باید کرد

خوب چند روزی تعطیل بودیم و پیشنهادی شد و ما هم قبول کردیم و رهسپار کشور چکمه ای شدیم ... خوبی قاره سبز همینه ... کافیه کمی وقت و پول داشته باشی تا روزی دیگر رو در کشوری متفاوت به سر کنی ... به میلان رفتیم که در مقایسه با رم شهری است با فضای باستانی بسیار کمتر ... روز دوم رو در سوییس و شهر لوگانو مهمان یکی دیگر از دوستان بودیم ... دوستی که از فرسنگها فاصله هنوز انرژي مثبتش رو حس میکنم ... من خیلی زود عاشق کسانی میشم که ... بی انتظار ... همه چیشون رو تو دوستی میزارن وسط ... بگذریم ... لوگانو رو با اون طبیعت بکرش حسابی گشتیم و دوستمون مشکلات زبان ایتالیایی و تبدیل واحد از یورو به فرانک رو برای ما حل نمود ... خووودایش خیرش دهد جزیلا و جمیلا توامان ... روز سوم رو در ونیز گذراندیم ... شهر خیابانهای آبی ... چیزی که من رو به خنده وا میداشت این بود که من انتظار داشتم ملت قایق سوار ... مثل خشکی ... قضیه مربوط به لاین رو رعایت کنن ... همه از سمت راست خودشون حرکت کنن ولی عجب خ.تو.خ بود :))‌ ... کوچه های باریک و سنگ فرش ونیز همراه آفتاب و کافه های خیابانی ... فضای متفاوتی داشت که به من بسیار چسبید :)

توی سفرهای غربت ... یه تیکه از سفر هیچ موقع کامل نمیشه ... موقعی که دوس داری زودتر برسی خونه و سوغاتی ها رو بدی به بروبچس و لبخند رضایت رو , رو لباشون تعقیب کنی :)


No comments:

Post a Comment

Followers