Sunday, October 2, 2011

رومن رولان ... فلسفه زندگی ... لذت


این روزها که میگذرد در حال مطالعه جلد سوم کتاب ژان کریستف از رومن رولان هستم.
توی دو کتابی که من از رومن رولان خوانده ام (جان شیفته و ژان کریستف), ایشان خواننده رو با فلسفه جدیدی از زندگی آشنا میکنن که تا پیش از این, برای امثال من چیزی منفی جلوه داده شده بود. فلسفه لذت در زندگی. لذتی که قرار است مفسر همه فعالیتهای روزمره ما باشد.

از کتاب ژان کریستف صفحه ۱۵۹۰
-من خودم را فدا نکرده ام و اگر هم خودم را فدا بکنم, برای این است که از آن لذت میبرم. جای بحث نیست. انسان هر آنچه که باید بکند میکند. و اگر نکند, آن وقت است که خود را بدبخت میبیند. هیچ چیز به اندازه این کلمه فداکاری احمقانه نیست. به گمانم این کشیشان انگلیسی هستند که با آن قلب خشکیده ای که دارند اندیشه عبوس و مدمغ پروتستانی را با مفهوم فداکاری آمیخته اند.
انگار که فداکاری برای آن که خوب باشد, باید نا خوش آیند باشد. بابا, اگر برایتان فداکاری مایه اندوه است نه شادی, چنین کاری نکنید, شایسته آن نیستید. انسان برای چشم و ابروی دیگری نیست که خود را فدا میکند, برای خودش است. اگر شما سعادتی را که در ایثار نفس هست احساس نمیکنید, بروید پی کارتان. لایق زندگی نیستید.

از کتاب جان شیفته صفحه ۱۶۵۴
هرگز امکان نداشت که سیلوی به یک فداکاری که از آن خوشش نیامده باشد تن دهد ... لذت ... قانون زندگی او بود و همچنان می ماند

No comments:

Post a Comment

Followers