Wednesday, January 13, 2010

روح پراگ

شخصیت قایل شدن ... کلا چیز خوبیه ... حالا من کار ندارم که فلان دانشمند در فلان کشور اثبات کرده که اشیا روح دارن و فلان و بهمان ... ولی کلا حس خوبیه آدم برای اشیای ارزشمندی که کنارشن یا اشیایی که عمری باهاشون سر کرده شخصیت قایل شه ... من این حس رو نسبت به لپ تاپ قبلیم داشتم ... همون که با اون هیکل یوغورش ... رفیق  غار ما شده بود ... تو لحظات خوشی و ناخوشی همدم ... هنوز کشته اون نگاههای بامعنیشم ... وقتی به خاطر امنیت بالای دانشگاه ..همراه با خودم میبردمش استراحت گاه ... سرشو از کیفم میوورد بیرون ... داد میزد ... سلام رفیق

همینا رو گفتم که بگم ... کتاب روح پراگ ... ایده جالبی رو برای من رو کرد ... این که ...

از کتاب۱

هر شهری مثل یک ادم است ... اگر رابطه اصیل با آن برقرار نکنیم فقط نامی بر جای می ماند ... یک شکل و صورت بیرونی که خیلی زود از حافظه و خاطره مان می رود و رنگ می بازد

شخصیت شناسی شهر پراگ ... به مذاق امثال ماها ... به دلایل تاریخی و سیاسی ...خیلی خوش میاد

از کتاب ۲
مثل بسیاری از کسانی که از این جنگ جان سالم به در بردند زمانی طول کشید تا درست متوجه شوم که غالبا این نیروهای خیر و شر نیستند که با یکدیگر نبرد میکنند ... بلکه صرفا نیروی شر متفاوتند که با یکدیگر برای سلطه بر جهان رقابت میکنند
 



No comments:

Post a Comment

Followers