Tuesday, July 21, 2009

من و دارو ... علم و صنعت


به پیشنهاد استاد برای ثبت نام در کنفرانس گوش نکردم ... اینقدر دست دست کردم که زمان ثبت نام گذشت ... جمعه عصر ... در حالیکه ... از افسردگی های این موقع وطنی خبری نیست ... بهش توضیح میدم که مطالب کنفرانس دارو شناسی ... به چه درد من میخوره ... من هیچی از دارو نمیفهمم و احتمالا خوابم میبره ... جواب میاد که ۴ روز در کنفرانس داروشناسی ... فقط یه کم با آدمای جدید آشنا شو ...چیزی که توی کنفرانس مهمه  ... آدما هستن ... نه مطالبی که ارایه میشه ... خلاصه ... استاد که سرشناس باشه ... با یه ایمیل ... ترتیب ثبت نام شاگردشو میده ...

اینجا کنفرانس داروشناسیه ... یه تعدادی آدم شیمیدان هستن ... یه تعدادی آدم کامپیوتری ... تعداد زیادی آدم  ترجمه شده به شیمی انفورماتیک ... سرگردون دارم تو جمعیت وول میخورم که یکی میگه ... چه کاره ای ... از دانشگاه و استاد میپرسه ... از خودش هم میگه ... کارمند کارخونه داروسازیه ... آخرین سوالش این بود ... فکر میکنی استادت به  تحقیقات در زمینه دارو علاقمه مند باشه ... ادامه میده ... وضع الان یه کم بده ... ولی مطمین هستم در آینده نزدیک  کارخونه پول خوبی میده ... تا اینجا که من فهمیدم ... حداقل ۳ نفر از کارخانه های داروسازی  کشورهای اطراف اومدن اینجا ... این آدما بعد از ارایشون ... نیازمندیا و مشکلات کاری کارخونه رو میگن ... بعد  هم  به طریقی تحریک میکنن که ملت روی مشکلات اونا کار کنن ... به یکی میگم ... من توی داروشناسی بیلمزم ... جواب میده ...نکته اینه که تو میدونی باید به کدوم مولکولها حمله کنی ... بعد باید ترکیبی رو  پیشنهادکنی ... که  بره به اون مولکولا بچسبه .... مشکلی که هست ... اینه که  پیداکردن یه ترکیب که فقط به مولکولهای هدف بچسبه ... کار آسونی نیست ... چرخیدن مولکولها به دور خود هم ... موضوع رو قوز بالای قوز میکنه ... باید اقرار کنم که به موضوع دارو کمی علاقه مند شدم ... موضوعی که برخلاف کارای پیشینم ... فقط یه بازی برای  اهداف شبه آکادمیک نیست

به قول قدیمیا ... اینجا ... استاد میدونه شاگردشو کدوم کنفرانس بفرسته

1 comment:

  1. پس دل بده به نظر استادت و اينقدر چموشی نکن پسر
    خدا رو چه ديدی، شايد دفعه بعد فرستادت يه جای ... ، استغفرالله

    ReplyDelete

Followers