Thursday, October 7, 2010

خاطرات ساده ... برخورد

در حال برنامه ریزی برای رفتن به بهترین دانشگاه جهان بر اساس رده بندی جدید هستم ... چندی پیش به یک هموطن که تجربه رفتن به همون دانشگاه رو داشت ... ایمیل زدم و کلیات شرایط رو پرسیدم ... جواب ایشون این بود که بهتر است از گوگل بپرسم ... حقیقتا این قدر برخورد ایشون عجیب بود که هر کاری کردم نتونستم یه جواب تشکرانه بدم ... دل رو زدم به دریا و به یکی اساتید فرنگی که به تازگی به خاطر کاردرستی جایزه محقق جوان در زمینه شیمی رو گرفته ایمیل زدم و کلیات رو پرسیدم ... این بنده خودا ... نه تنها سوالات من رو تمام و کمال جواب داد ... بلکه شروع کرد به تعریف کردن از قسمتهای مختلف شهر و این که چه سایتهایی خوب است و میتونم آنلاین بلیط قطار شهری بخرم یا اتوبوسا رو چک کنم ... اطلاعاتی که در حالت عادی نمیتونستم در گوگل پیدا کنم ... در پایان ایمیلش دو تا نکته برام خیلی جالب بود ... اول این که عذرخواهی کرده بود که چون در همان روز ورود من ... ارایه دارد نمیتونه بیاد دنبالم فرودگاه ... چیزی که من اصلا انتظارش رو نداشتم حتی در حد تعارف ... بعد یادآوری کرده بود که به توجه به محدودیاتی که من دارم ... من تصمیم بگیرم که برای برنامه تفریح مشترک چه کنیم ... به طور مستقیم دعوت به تفریح دونفره ... که مثل قبلی خارج از انتظار من بود ... مقایسه ایمیل این استاد و اون هم وطن ... داشت من رو میبرد صحرای کربلا که همه چیز رو با هم قاطی کنم که دین کجاست .. اخلاق چیه ... من این وسط چه کار میکنم ... ولی خوب دارم تمرین خویشتن داری میکنم ... بگذریم و همه چیز رو به شیخمون محول کنیم که میگه
عبادت به جز خدمت خلق نیست ... به تسبیح و سجاده و دلق نیست



4 comments:

  1. سلام
    منم یه هفته کمبریج بودم
    اگه سوالی داشتی بپرس، جوابت رو با گوگل نمی دم
    خوش باشی

    ReplyDelete
  2. سلام سردار ...
    رستوران ایرونی خوب و نزدیک چی سراغ داری ... شاید هوس کردیم استاد رو نمک گیر کنیم
    :)
    تو وقت محدود کوووجاها رو پیشنهاد میکنی؟

    سلامت و شاد باشی

    ReplyDelete
  3. سلام
    من کل یک هفته مهمون بودم برای همین رستوران جایی نرفتم . پس در این زمینه به گوگل مراجعه کن...!
    به نظر من حتماً یه سری به پاب ایگل بزن
    http://en.wikipedia.org/wiki/The_Eagle_%28pub%29
    اینجا یه جورایی با تاریخ جنگ جهانی دوم پیوند خورده... همچنین با تاریخ علم. حس عجیبیه وقتی توی جایی با این پیشینه ی تاریخی می نشینی و قهوه می خوری و بعد دلبرکانی رو می بینی که بدون اینکه بفهمند در چه جایی نشستن می نوشند و ...
    یه کار دیگه که به نظر من بکنی خالی از لطف نیست پانتینگه.
    http://www.puntingincambridge.com/
    اینها یه سری تور هستند که توریست ها رو سوار قایق های بزرگی می کنند و بعد روی رودخانه ی کم می برند و کالج های کمبریج رو نشون می دن. هم فاله و هم تماشا. اگه طرف گذاشت خودت هم یک کم قایق سواری بکنی حال می ده.
    راستی برای مسافرت من پیشنهاد می کنم که با ایزی جت پرواز کنی به «لوتون» و بعد از اونجا با اتوبوس به کمبریج بری. از گزینه های دیگه راحت تره. سرویس قطار انگلستان کلاً مثل آلمان یا هلند مرتب نیست

    ReplyDelete
  4. تشکر ... مرسی ... ساقول
    :)

    ReplyDelete

Followers